بازم حسش کردم.

مرگ رو.

برای من نبود.اما برای کسی بود ک باهاش زندگی کرده بودم.

همون حس سرد و بی رحم.

هرموقع یه مرگ اتفاق میفته٬یادم میاد ب فوت مادر٬خاله ها٬.

چرا؟

چرا انقدر زیاد؟

ای کاش میشد فقط یه بار دیگه داشته باشمشون.

دلم تنگه و نمیدونم چجوری تحمل کردم.

یجوری شده ک انگار هیچوقت نبودن.عشقشون توی قلبم هست و کمبودشون.

اما یادم‌ نمیاد خیلی ک بودنشون چ شکلی بوده.

طبق معمول تنهایی اشک میریزم.

طبق معمول هیچکس نیست ک بشنوه.

ما تنها به دنیا میایم و تنهای تنها هم میریم.

کاش اینو بدونم!

46. ما از خداییم و به او بازمیگردیم...

ک ,یه ,کاش ,طبق ,کمبودشون , ,طبق معمول ,چ شکلی ,بودنشون چ ,ک بودنشون ,نمیاد خیلی

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

. تکنولوژی سقفهای شیبدار 2019 سیگنال برای از تو نوشتن بهانه میخواهم سوپر کلش | خرید اکانت | فروش اکانت کلش | خرید اکانت پابجی | فروش اکانت پابجی موسسه حقوقی میزان صدر پارسه داروخانه پلاس آموزش طب سوزنی در اصفهان | تضمینی Xezo Games کدنویسان ایرانی